شعار کاف دار اسلامی است

 

شعار در قالب فحاشی رکیک کاف دار، پناه بردن به زبان اسلام برای تحمیل ارزشهای ناموس پرستانه است. قهارترین فحش دهنده های رکیک کاف دار ناموسی کلیت پیکر لمپن جمهوری اسلامی از بسیجی و سپاهی و پلیس و ارتشی و لباس شخصی و اطلاعاتی و بازجو و شهردار و استاندار و وزیر و وکیل و رئیس جمهور و کلاه مخملی هایش تا – اگر فضایش مهیا باشد- خود آیت اله العظمی آن است. در جامعه ایکه ارزشهای مذهبی هنوز سمج وار به جامعه آویزان مانده باشند، چه ایران باشد و چه ایتالیا، رابطه جنسی تابو و اعضای مونث خانواده ناموس محسوب میشوند. بخاطر اسلام زدگی ایران، در فارسی، درست مثل زبان ایتالیائی بخاطر سابقه مسیحی زدگی آن، لیست بلند بالائی از فحاشی جنسی به آنچه ناموس خانواده اطلاق میشود و بقصد توهین به افراد تولید شده اند. همه ما بلا استثناء آن‌ لفاظی را توهین به خود تلقی میکنیم. لیست فحش به افراد در جامعه مذهب زده بسیار بالا بلند تر از یک جامعه غیر مذهبی مانند سوئد یا فنلاند است. هر چه موضوع توهین پذیر کاهش یابد موضوعیت توهین، موضوعیت فحاشی، نیز کاهش می یابد. اگر ناموس نبود، دیگر فحاشی به ناموس هم معنا نداشت. اگر چیزی مقدس نبود، لزوم به توهین به مقدسات هم از بین میرود. دم و دستگاه ایدئولوژیک حاکمه ما را هر روز با مجموعه‌ای از ارزشهای پوچ و ضد انسانی ازجمله مالکیت، عرق ملی و مذهبی و قومی آموزش میدهند یا بطرق مختلف با بکارگیری آنها در زندگی روزمره مان به “ارزش” تبدیل میکنند. برای این ارزشها داستان و لطیفه و قصه میگویند، فیلم میسازند، کتاب مینویسند و فحش تولید میکنند. فحش دادن ممکن است در روانشناسی فردی یک نوع تخلیه عصبانیت و استیصال باشد، اما مضمون فحاشی دیگر تابعی از ارزشهای جامعه است. وقتی به سطح بیان جمعی در یک اعتراض سیاسی میرسد، فحاشی رکیک کاف دار هنوز ممکن است با روی آوری به ابتذال توعی “تراپی” برای خالی کردن عصبانیت تلقی شود، اما اینکار را با مضمون مذهبی انجام میدهد. ما هنوز با برسمیت شناختن ناموس، که مفهومی ضد زن و مذهبی است، قصد توهین به ناموس حکام را داریم.

 

فحش ناموسی، برغم هر درجه رکیک بودن و ذات توهینی اش، باعث شکستن تابوی روابط جنسی نمیشود که هیچ، نهاد ناموس را برسمیت شناخته و تقویت می‌کند چون فرضش تقدس ناموس است. فحاشی ناموسی بواقع ابزاری نفی ای برای برقرار کردن و تداوم بخشیدن به ارزشهای ناموس پرستی در جامعه است. “شعار” ی که تنها کاربردش احیای ارزشهای مذهبی ناموسی – گیریم صرفا فحاشی به عمال جمهوری اسلامی – است جائی در جنبش انقلابی ما که درست نقطه مقابل ارزشهای مذهبی و ناموس پرستی قرار دارد ندارد. مانند این میماند که ما مخالف اعدام باشیم اما با چوبه های دار جمهوری اسلامی بسراغ عمال جمهوری اسلامی در فردای سرنگونی برویم. اگر اعدام توجیه ناپذیر است، اما و اگر ندارد. اعدام مذموم است. فحش ناموسی بیان مذهبی ضدیت با زن یا در هر صورت رابطه جنسی آزاد است و به این دلیل مذموم است!

 

**

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی