پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۱۹

جنبش موهوم سرنگونی

تصویر
حمید تقوائی در « جنبش سرنگونی و چهار رکن رهائی جامعه » با اشاره مستقیم به مضمون یادداشتم، " جنبش سرنگونی "، كه در آن قائم بذات تلقی کردن جنبش سرنگونی  از طرف حککا برجسته شده بود، جواب زیر را داده است : «امروز هر نیروی اپوزیسیونی که نخواهد موضوعیت و رابطه خود با جامعه را از دست بدهد ناگزیر است از انقلاب دم بزند، همه به یک معنی ” سرنگونی طلب” شده اند اما باید توجه داشت که جنبش سرنگونی جمع جبری سرنگونی طلبی جنبشهای طبقاتی مختلف – نیروهای اپوزیسیون راست و چپ- نیست بلکه  جنبش مستقل و قائم به ذاتی است که مکانیسم و قانونمندیهای ویژه خود را دارد . جنبشی است که “نه” توده مردم به جمهوری اسلامی و عدم پذیرش وضع موجود از جانب یک جامعه معترض و جان به لب رسیده را نمایندگی میکند و به این اعتبار جنبشی است سلبی در نقد و نفی حکومت و کل نظام جمهوری اسلامی.» (تاكید از من) نگران نباشید. تنها شما نیستید كه سر در نمیاورید حمید چه گفته است. این انشا حتی در فرم دستور زبانی اش پوپولیست است. گنگ و مبهم است، واژه های كلیدی بدون هیچ پیوستگی روی هم تلنبار شده اند تا هركس  گلچینی از واژه های

“جنبش سرنگونی”

تصویر
بهروز مهرآبادی میگوید :«بیانیه های چهارده نفر تحت تاثیر جنبش سرنگونی طلبی است.» توجه داشته باشید که بهروز میگوید "تحت تاثیر"، نمیگوید  در عكس العمل به.  به تعبیر بهروز، بیانیه چهارده نفره ها  به تاسی از جنبش سرنگونی، نه در تقابل با آن صادر شده است. به همین جهت از حمید تقوائی تا بهروز مهرآبادی بیانیه چهارده نفری را بیانیه ای درون جنبشی ارزیابی كرده به رفع ایراداتش مشغول شدند. تردستی اتصال بیانیه مالیخولیائی چهارده نفره به "جنبش سرنگونی" از همان معرفی بیانیه آغاز میشود.  بهروز نمیگوید  14  نفره ها از وحشت عروج جنبش كارگری، بقصد مهار جنبش انقلابی سوسیالیستی دست به عكس العملی زده اند، اقدامی كه در هر خیزش كوچك و بزرگ اجتماعی ما شاهد آن بوده ایم.  خیر، میگوید "تحت تاثیر" جنبش سرنگونی بیانیه داده اند. او فراموش میكند که بورژوازی برای مهار جنبش انقلابی کارگران، سرنگونی طلبی كه سهل است، رضا پهلوی را وامیدارد در بحبوحه خیزش دیماه  96  اعلام كند پدرش، شاه شاهان، سوسیالیست بود! بهروز فراموش كرده است كه اكبر گنجی ها در سال  2009  ، بمنظور ترمز زدن به اعتراضات مجب

به فعالین كارگری در ایران: گره گاه و راه حل جنبش مان

تصویر
كمتر فعال سوسیالستی  را میتوان یافت  كه از كنار مبارزات  اخیر  كارگری در ایران عبور كرده باشد و گره گاه جنبش سوسیالیستی كارگری را تشخیص نداده باشد. همه اذعان دارند كه زمینه های عینی یك تحول زیر و رو كننده با صف بندی مستقل كارگری بشكلی بالقوه در ایران وجود دارد. "همه" میگویند مشكل اما فقدان رهبری سیاسی چنین تحركی است. ساختار سازمانی رهبری سیاسی تحرك بالقوه سوسیالیستی كارگری، باذعان همۀ فعالین دلسوزش، یك تشكل حزبی سوسیالیستی كارگری است . وقتی به صحنه سیاست ایران نگاه میكنیم ظاهرا احزاب سوسیالیست كارگری وجود دارند كه مدعیند رهبری سیاسی جنبش كارگری الساعه وجود دارد. میگویند این رهبری در قالب یك حزب حی و حاضر ساخته شده موجود است. میگویند حزبشان كلید پیروزی را در دست دارد چرا كه تئوری و كادرش را دارد، تشكل حزبیش را دارد. پس رهبری هست! میگویند آنچه نیست كارگر است و آنهم تقصیر كارگر است كه نیست! میگویند كارگر خودش را به حزب نرسانده است. او باید پیشقدم شود و حزب موجودش را انتخاب كند، حق انتخاب چندانی هم ندارد! برخی از احزاب مدعی نمایندگی كارگر از این سطح فراتر رفته میگویند چو