فراخوان ١٨ دیماه، حمایت از ائتلاف راست

با اعلام علنی ائتلاف راست، یعنی اطلاعیه مشترک رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، معصومه قمی، علی کریمی و دو مترسک دیگر در شب سال نو میلادی، لازم است جایگاه فراخوان ١٨ دی ماه حامد اسماعیلیون را در متن ائتلاف مشخص کرد. این فراخوان، برخلاف ظاهر عوامفریبانه آن، فراخوانی برای قربانیان هواپیمای اوکراینی نیست، فراخوانی در تائید ائتلاف راست است. حمایت از فراخوان اسماعیلیون برای اعتراض در روز ۱۸ دیماه، سالگرد شلیک به هواپیمای اوکراینی، خطای مهلکی برای انقلاب است. صرفنظر از نیت فراخوان دهندگان به تجمعات و اعتصابات در آنروز در ایران، اعتبار این اعتراضات به حساب ائتلاف راست ریخته میشود، جای پای راست در ایران را محکم میکند. از آن فاصله بگیریم.

 ****

ضمیمه – یادداشت زیر استاتوس آپدیت سه روز پیشم در فیسبوک، پیش از اعلام ائتلاف راست است.

انقلاب باید از شارلاتانیسم اسماعیلیون عبور کند!

به حامد اسماعیلیون هالیفکس نشین مجال ندهیم. او نماینده قربانیان نیست، او به پیشواز  قربانی کننده ها رفته بود. اسماعیلیون پس از حضور در کنفرانس امنیتی هالیفکس که مورد اعتراض و خشم بسیاری در اپوزیسیون واقع شد، این ویترین اصلاح طلبان سابق، به این تصور که آب از آسیاب افتاده، بار دیگر با در دست گرفتن پرچم آی ننه من غریبم "قربانی" کوک شده است تا به جلوی صحنه ارسال شود. .حتی برای یک لحظه هم به او امان ندهیم‌‌. دروغگوئی و عوامفریبی حدی دارد. او به دستبوسی بزرگترین تجمع نظامیان جهان در هالیفکس رفت و حال میخواهد ما ادای قربانی بودنش را بپذیریم؟  که بفرمان او برویم گل به مزار از جمله عمال جمهوری اسلامی بگذاریم؟ انقلاب باید از این شارلاتانیسم اصلاح طلبان عبور کند‌. قبل از آن لطفا یکبار و برای همیشه عوامفریبی او را برملا کرده و جار بزنیم. کدام عوامفریبی؟

آیا ما هر بار که یادداشتی مینویسیم با "من که چند تن از اقوام و دوستانم توسط ج ا بقتل رسیدند، که چند دهه است خانواده ام را ندیده ام، که خانواده ام اعدامی داده است، که در جنگ کشته و مجروح داده ام، که به من تجاوز شده است، که قربانی "تصادفات" عمدی رانندگی شده ام، که در سیل و آتش سوزی و فروپاشی خانه دختر و همسر از دست دادیم ... " شروع میکنیم تا با ترحم خواهی و مظلوم نمائی برای امر سیاسی مان سمپاتی جلب کنیم؟ نود و اندی درصد از مردم ایران قربانیان جمهوری اسلامی اند. انصافا جمهوری اسلامی در یک امر برابری طلب بوده است: خلق تراژدی برای همه! جمهوری اسلامی زندگی کمتر کسی را به یک یا مجموعه ای از تراژدی ها آغشته نکرده است. با این وجود، هنگامی که در یک متن سیاسی خود را معرفی کنیم، ما از شمارش قربانیان مان آغاز نمیکنیم بلکه خود را فعال این و آن عرصه سیاسی معرفی میکنیم. پس چرا هر بار اسم حامد اسماعیلیون فراخوان دهنده به آکسیونهای سیاسی را به زبان میاوریم باید اضافه کنیم او چه کسانی را از دست داده است؟

برای اینکه او همیشه خود را به این شکل معرفی کرده است. مانند "غارنشین وکیل" اس ان ال، از هر طرف که بیفتد، قربانی است! اگر او قرار بود همیشه بعنوان قربانی شناخته شود، چرا در ظرفیت یک فعال سیاسی فراخوان به تظاهرات سیاسی میدهد؟ چرا به کنفرانس امنیتی میرود و از طرف 'ایران' حرف میزند؟ او بعمد مغلطه میکند تا بهره برداری سیاسی کند. قتل فاجعه بار دختر و همسرش را وثیقه خرید سمپاتی برای موضع سیاسی اش کرده است. چاره ای هم ندارد. بدون آنها، حامد اسماعیلیون یک اصلاح طلب بی اعتبار و مطرود است. 

عوامفریبی می‌کند تا گذشته بی اعتبار خود را باعتبار قربانی شدن همسر و دخترش بپوشاند. بخاطر حرمت همسر و دخترش، حامد را بعنوان یک انسان بالغ و مستقل، بعنوان یک اصلاح طلب سابق و جاری معرفی کنیم. هر بار که اسم او و همسر و دخترش را درکنار هم میاوریم خود را در عوامفریبی او به کمک نام همسر و دخترش شریک میکنیم.

نه تنها فراخوان او را به پشیزی نخریم که با افشای بی امان از حضورش در کنفرانس هالیفکس، او را طرد و منزوی کنیم.

***

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی