پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2022

مراسم تدفین و عزاداری

  رگزاری مراسم چله   ی جانباختگان خیزش انقلابی به سوال “آیا این مراسم ریشه اسلامی یا کلا مذهبی دارد؟” در محافلی از سوسیالیستها دامن زد. در جستجوی پاسخ به این سوال به جمعبندی زیر رسیدم که البته با پاسخ جامع و کامل فاصله بسیار زیادی دارد . سایت “مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی” می گوید:«بسیاری از چیزهایی که اکنون در جامعه جزء سنت های فراموش نشدنی مردم شده، فاقد وجاهت شرعی و دینی است . یکی از سنت ها مراسمی است که هنگام فوت و خصوصاً بعد از فوت تحت عنوان های مختلف برگزار می شود.در حالی که برخی از این کارها برعکس روایات و احکام دینی است.» اسلام مبتکر مراسم هایی که به مناسبت مرگ کسی در روزهای ۳ و ۷ و ۴۰ برگزار میشوند، نبوده است اما اسلامیون تبصره هائی برای برگزاری این مراسم، مانند نماز و روضه و قران خوانی، ابداع کرده اند. اهمیت اعداد فوق بسیار قدیمی تر از مذاهب ابراهیمی هستند اما مذاهب ابراهیمی وقایعی را با این اعداد تداعی کرده اند. اعداد ۷ و ۴۰ در تورات چندین بار تکرار شده اند، مثلا: خلقت خدا در ٧ روز انجام شد، سیل بزرگ در ٤٠ روز و ٤٠ شب به وقوع پیوست، نوح ٧ جفت از هر حیوانی را   با

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

«عید ما روزی بود کز ظلم آثاری نباشد» همان ذهنیت مذهبی است که جمهوری اسلامی نمونه های بارز آن را در دوران جنگ ایران وعراق بدست داد: شهید داده ایم مراسم عروسی گرفتن تان با صدا و شادی همراه نباشد، یا اصلا عروسی تان را بیندازید به بعد از جنگ؛ جنگ است و داریم شهید میدهیم. جشن تولد نگیرید؛ خانواده های شهیدان عزادارند حجاب تان را سفت تر کنید؛ خانواده شهدا عزادارند با بلند خندیدن نمک به زخم شان نپاشید؛ و خلاصه چون یک عده در جنگ کشته شده اند و دارند میشوند شادی کلا تعطیل، جنب و جوش و جست و خیز فارغ از غم حرام، آرایش کردن ممنوع، و در یک کلام زندگی ممنوع!  اگر عجولانه قضاوت کنیم و شاخص افت جنبش انقلابی را استقبال ضعیف فراخوان به اعتصاب و اعتراض در سه روز منتهی به امروز بدانیم، آنگاه ماتم گرفتن در شب انقلاب زمستانی نتیجه منطقی چنین فضای دلسردی است. این فضا را نه با عزا برای از دست دادن عزیزان مان که با یادآوری دستاوردهای بزرگ تاکنونی که آن عزیزان بخاطرش جانشان را از دست دادند عوض کنیم. بقول رهنورد یادشان را با شادی و جشن زنده نگه داریم و محکم به محکمی یلدای انقلاب، یلدا آقا فضلی اعلام کنیم "م

به بهانه وصیت زنده یاد مجید رضا رهنورد: انقلاب جشن توده هاست!

  مجید رضا رهنورد، کارگر یک میوه فروشی، با شجاعت کم نظیری در آخرین لحظات حیات خود، آگاهانه از ما خواست بدام فرهنگ عزا و ماتم اسلامی، آنهم در وسط یک نبرد خونین با حکومت اسلامی، نیفتیم. افسرده نشویم، شاد باشیم. باید اذعان کرد که هیچ حرف و دلیلی نمی تواند مرحم از دست دادن عزیزترین هایمان باشد، نمیتواند مانع ماتم گرفتن نزدیکان مجید رضا شود اما ما بعنوان یک جامعه نباید به تله افسردگی بیفتیم. برخی، بنظر من عمدتا، عمدا و آگاهانه اصلاح طلبان سابق و جاری، بطور مستمر در حال شایعه پراکنی و دروغ گفتن جهت چوب لای چرخ انقلاب گذاشتن هستند. اینها از زبان سلبریتی هایشان در بوق و کرنا می کنند که «اینروزها حالمان خوب نیست، اصلا حال هیچکس خوب نیست، عزا داریم، در غم و غصه از دست دادن جوانانمان هستیم.» که البته دروغ میگویند. برخی از مردم متاثر از این گفته ها و تحت تاثیر فرهنگ مسلط اسلامی تصور میکنند که باید چنین گفت. مابازای سیاسی چنین روایتی از “حال و هوای ما” فراخوان به راهپیمائی سکوت، سیاه پوشیدن، نماز و عزا خواندن، عزلت نشینی و در نهایت شکست است. اولا اجازه دهید مختصری جواب “از دست دادن جوانان” را به ای

توهین به مقدسات علی جوادی

  دو استاتوس آپدیت زیر به رفت و آمدهائی بین علی جوادی و من منجر شد ) ١) که فکر میکنم یک یا دو نکته قابل عرض برای رفقای کمونیست کارگری داشته باشد.   استاتوس آپدیت اول خطای مهلک تئوریک منصور حکمت: بحث سلبی - اثباتی آبشخور حککای امروز در تمام مواضع راست و مباحث ارتجاعیش از جمله 'اپوزیسیون اپوزیسیون نشوید'، 'همه با هم'، 'علیه سلطنت شعار ندهید'، 'ج ا هم مخالف فقر است'، 'معصومه قمی مترقی است'، 'حامد اسماعیلیون عامل وحدت است'، حمایت از ۱۴ معصوم، اتحاد با پرچم شیر و خورشید، ستایش ترامپ و و و بحث بالاست. علی جوادی:«دوست گرامی، سیاستهای ارتجاعی و راست حمید تقوایی کوچکتربن ربطی به بحث درخشان سلبی اثباتی منصور حکمت ندارد. یک مثال نقض برای رد این ادعای پوچ کافی است، من شخصا با تمام قوا سیاستهای دست راستی حمید تقوایی را در ضمن حمایت از بحث و متد سلبی در انقلاب عمیقا نقد میکنم! با تشکر» عباس گویا: « Ali Javadi اشتباه میکنی، دارد. بحثش را پیشتر کرده بودم، حکمی که در بالا آوردم، تنها مشاهدات عملکرد به آن تئوری است:  "در نقد جنبش سلبی -

گره گاههای اصلی جنبش سوسیالیستی کارگری

در ارزیابی از موقعیت جاری انقلاب جهت راهگشائی مسیر آلترناتیو سوسیالیستی هیچ سد و مانع و اشکال و ایراد و کمبودی نباید نادیده گرفته شود یا کم اهمیت جلوه داده شود. ارزیابی عمومی فعالین کمونیست کارگری همیشه این بوده است که شرایط عینی انقلاب سوسیالیستی فراهم است. سرمایه داری به مرحله گندیدگی و پوسیدگی تاریخی اش رسیده است و از سوی دیگر توده زحمتکش، که شالوده اصلی آنرا مزد بگیران تشکیل میدهند، شرکت کنندگان در انقلاب جاری هستند. پس کمبود انقلاب   به عامل ذهنی آن محدود است. مهمترین کمبود در این عرصه یک حزب کمونیستی کارگری است. این کمبود و کمبودهای دیگر در ایران ناشی از حاکمیت استبداد مطلق و خشن جمهوری اسلامی است .   پذیرش ارزیابی بالا مادام که معطوف به داخل ایران باشد سخت نیست. اما برای لحظه ای دوربین را بسمت خارج کشور زوم نگه داریم. در اینجا عامل استبداد مطلق و خشن قطعا بی‌ربط است. ثانیا احزاب و تشکل‌های کمونیستی هر چند خارج از بستر اصلی شان (ایران) و با هر عیب و نقصی وجود دارند و فعالیت میکنند. چرا گرایشات مختلف سوسیالیستی و کمونیستی و کارگری توانائی بسیج توده ها را ندارد؟ متوجه عوامل ذهنی دی

چرا مخالفان انقلاب بهش میگن انقلاب؟

  برای قانع کردن روسای دولتهای غربی! این خانمها و آقایان اولترا راست که تا پیش از این تمام هم و غم شان اینبود که توده مردم در تحولات اجتماعی دخالت نکنند و انقلاب را خشونت محض میدانستند ناگهان به کمتر از انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی رضایت نمیدهند. چرا؟ طیف راست تمام تلاشهایش را در کریدورهای غرب کرد اما نتوانست غرب را راضی کند که برای براندازی جمهوری اسلامی اقدامی جدی انجام دهد. خوب میدانند که جمهوری اسلامی عروسک غرب نیست. پس غرب نمیتواند با خامنه ای رفتاری مثل محمد رضا پهلوی یا مبارک در مصر و یا بن علی در تونس داشته باشد تا مهره ها را عوض کند یا توسط ارتش کودتائی براه اندازد. از سوی دیگر میدانند که غرب یا دقیقتر آمریکا بهیچوجه حاضر به جنگ با جمهوری اسلامی نیست. پس تنها گزینه برای تغییر رژیم تحریم اقتصادی از بالا و دخالت مردم از پائین است.   حال اگر اپوزیسیون راست بخواهد قاطعیت حرکت از پائین در براندازی حکومت را در یک تحرک توده ای بیان کند، القاب "اعتراض و جنبش" قانع کننده نیستند خصوصا که در  ۴۳  سال گذشته شاهد ده‌ها نمونه برجسته شان بوده ایم. "انقلاب" به این معن

پرچم ملی بدستان ناسیونالیست اند

رفقایی اصرار دارند قانع مان کنند که کسانیکه در تجمعات بزرگ خارج از کشور پرچم ایران بدست میگیرند لزوما "سلطنت طلب نیستند، ناسیونالیست نیستند و حتی به ناسیونالیسم تمکین نکردند بلکه چون "یک عده" پرچم بدست شان دادند، آنها هم میپذیرند. اینها مردم عادی اند یعنی فعالین سیاسی نیستند". قبل از ادامه دو نکته را لازم است روشن کنم. ما در تجمعات خارج از کشور با ناسیونالیسم به معنای عام و ایدئولوژیک روبرو نیستیم، با تعین سیاسی این ایدئولوژي، با جنبش خاص ناسیونالیستی پرو غرب روبرو هستیم. این دو تفاوت دارند. ناسیونالیسم بعنوان یک گرایش اجتماعی ریشه دارتر و پردامنه تر از آن است که صرفا در تجمعات خارج کشور بروز کند. طی دو ماه گذشته روند انقلاب ناسیونالیسم را در سطوح مشخصی خراش داد اما خطر آن از بین نرفته است. تا ریشه کن شدنش فرسنگها فاصله داریم. این زائده اپیدمیک جامعه سرمایه داری که به اشکال مختلف در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ما رسوخ کرده است ممکن است تا فردای پیروزی انقلاب کارگری هم از بین نرود. این اما با جنبش مشخص و سیاسی ناسیونالیستی که پرچم ملی بلند کرده است و قصد تصرف قدرت سیاس

جام جهانی و انقلاب جاری

  جام جهانی قطر از دو جهت متفاوت از دوره های قبلی آن است. اول وجود یک خیزش در جریان انقلابی در ایران است. خیزشی که خواهان بایکوت کردن جام جهانی از طرف تیم ایران بود. دوم کشتار بیسابقه کارگران برای ساخت مجتمع ورزشی جام جهانی است. گفته میشود "گرما" علت اصلی کشته شدن بیش از ۶۵۰۰ کارگر در قطر بوده است. حقیقت اما همانطور که در گزارش زیر برملا شده است، گرما نیست، بی حقوقی کارگر خصوصا کارگران مهاجر است. علاوه بر جانباختگان، تعداد معلولین و مجروحین و مزدهای پرداخت نشده و استثمار وحشیانه کارگران مهاجر سربه فلک میزند. پشت پرده جام جهانی در همه جا پر از معاملات کثیف و استثمار کارگر است اما وقتی میزبان همین مراسم کشوری است که در آن کارگر فاقد هر حق و حقوقی است،   خون و کثافت از هر منفذ رابطه کارفرما، دولت، با کارگر بیرون میزند. تقارن جام جهانی با انقلاب ما وظیفه ای را برای انقلاب ایجاد میکند. اگر انقلاب ما بخواهد کاراکتر انترناسیونالیسم کارگری خود را در حمایت از زحمتکشان نشان دهد، اعتراض به قتل عام ۶۵۰۰ نفره کارگران در ساخت مجتمع ورزشی قطر یکی از آن عرصه هاست که تا ٣ هفته دیگر فرصت