نقاط قوت و ضعف شعار “زن، زندگی، آزادی”

  

به لطف اعتراضات سراسری در ایران و انعکاس این اعتراضات در سراسر جهان، شعار «زن، زندگی، آزادی» که تا چند هفته پیش احتمالا تنها در کردستان شناخته میشد، حال در بسیاری از نقاط جهان به یک عبارت آشنای خانگی تبدیل شده است. انتشار این شعار در این سطح به نظر من دو نقطه قوت را به نمایش می گذارد. اولاً صرفنظر از محتوای شعار، صرفاً به این دلیل که اصل شعار از کردستان منشا گرفته است و توده مردم در سراسر ایران با آگاهی کامل از این واقعیت آن را از صمیم قلب تکرار می کنند، بیانگر اتحاد شهروندان است. نکته دوم، باز هم بدون در نظر گرفتن تعابیر، حضور دو کلمه زن و آزادی در یک شعار سه کلمه ای است که این تصور را القا می کند که زن، زندگی، آزادی بیان کننده رهائی زن است.

 در ردیابی منشأ این شعار، به تیتر عکس‌هائی که سونیا حمد از زنان مسلح در روژوا (سوریه) در سال ٢٠١۵ گرفته است رسیدم. همانطور که از مقدمه یادداشت‌های او پیداست، برداشت او از این شعار ناسیونالیستی به نظر می‌رسد. به تعبیر سونیا زنان کرد برای خاک می جنگیدند. اما وقتی به معنای لغوی این شعار توجه می کنیم چنین برداشتی استنباط نمی شود. زن، زندگی، آزادی شعاری بسیار کلی و قابل تفسیر است. به همین دلیل هر گونه تفسیر خاص از آن قابل نقد و رد است. هر سه جز شعار به کلی ترین شکل ممکن بیان شده است: «زن»! تنها اطلاعات انکارناپذیری که از آن به دست می آوریم، بیان جنسیت است. «زندگی» می تواند شامل هر چیزی باشد که به آن نسبت داده می شود بدون اینکه هیچ یک از آن اجزا لزوماً اشتباه یا درست باشد. “آزادی” جز کلیدی این شعار است اما به این دلیل ساده که آزادی مفهومی انتزاعی نیست،  تابعی از روابط اجتماعی حاکم است، تا زمانی که ما آن روابط  را مشخص نکنیم، بسیار قابل تفسیر است. به همین دلیل «زن، زندگی، آزادی» را هر نیرویی می‌تواند بدست بگیرد و تفسیر خود را روی آن بگذارد از جمله رضا پهلوی و کردهای ناسیونالیست و فراتر از آن.

تعابیر مختلف از «زن، زندگی، آزادی» دست راستی ها را برانگیخته است تا برای مهار قیام، شعاری تکمیلی به آن گره بزنند. تلاش برای گسترش شعار شوونیستی- ناسیونالیستی «انسان، میهن، آبادی» از این دست بود که به سرعت مورد نقد و استهزا قرار گرفت.

لزوم نجات شعار «زن، زندگی، آزادی» از تفسیر اما همچنان پابرجاست. اگر دست ما سوسیالیست ها بود قطعاً شعار کنکرتی برای بیان رهائی زن مطرح می کردیم. حال که این شعار مورد استقبال وسیع معترضان قرار گرفته است اولاً نباید در مقابل آن بایستیم. ثانیاً، ما نباید با تفسیرهای دلبخواه از آن خودفریبی کنیم که گویی این شعار واقعاً بیان کننده آمال و خواسته های جنبش رهائی زن است. ثالثاً، میتوان یک شعار تکمیلی به آن اضافه کرد تا زمینه‌ای را که فکر می‌کنیم رهائی زن ممکن میشود را بیان کنیم تا به این ترتیب “زن، زندگی، آزادی” را از تفسیر نجات دهیم. پیشنهاد من افزودن “آزادی، برابری، حکومت کارگری” است. گزینه دیگر این است که «سوسیالیسم» را به پایان آن اضافه کنیم و یک شعار چهار کلمه‌ای بسازیم:

 زن، زندگی، آزادی / آزادی، برابری، حکومت کارگری

 زن، زندگی، آزادی، سوسیالیسم

**

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی