توهین به مقدسات علی جوادی

 

دو استاتوس آپدیت زیر به رفت و آمدهائی بین علی جوادی و من منجر شد)١) که فکر میکنم یک یا دو نکته قابل عرض برای رفقای کمونیست کارگری داشته باشد.

 استاتوس آپدیت اول

خطای مهلک تئوریک منصور حکمت: بحث سلبی - اثباتی

آبشخور حککای امروز در تمام مواضع راست و مباحث ارتجاعیش از جمله 'اپوزیسیون اپوزیسیون نشوید'، 'همه با هم'، 'علیه سلطنت شعار ندهید'، 'ج ا هم مخالف فقر است'، 'معصومه قمی مترقی است'، 'حامد اسماعیلیون عامل وحدت است'، حمایت از ۱۴ معصوم، اتحاد با پرچم شیر و خورشید، ستایش ترامپ و و و بحث بالاست.

علی جوادی:«دوست گرامی، سیاستهای ارتجاعی و راست حمید تقوایی کوچکتربن ربطی به بحث درخشان سلبی اثباتی منصور حکمت ندارد.

یک مثال نقض برای رد این ادعای پوچ کافی است، من شخصا با تمام قوا سیاستهای دست راستی حمید تقوایی را در ضمن حمایت از بحث و متد سلبی در انقلاب عمیقا نقد میکنم! با تشکر»

عباس گویا: «Ali Javadi اشتباه میکنی، دارد. بحثش را پیشتر کرده بودم، حکمی که در بالا آوردم، تنها مشاهدات عملکرد به آن تئوری است: "در نقد جنبش سلبی - اثباتی" https://abbasgoya.blogspot.com/2021/04/blog-post_23.html»

حبیب:«علی جان اینکه شما با وجود قبول بحث سلبی اثباتی منصور حکمت سیاستهای راست حمید تقوایی را محکوم می کنی که نشد مثال نقض برای نوشته عباس گویا. به لحاظ منطقی چنین نیست. موضوع به راحتی میشود این باشد که بحث سلبی اثباتی چنان بحثی هست که میشود هر نتیجه ای از آن گرفت.»

علی جوادی:«حبیب عزیز، این استدلال شما دارای این اشتباه متدولوژیک است: اجازه دهید به غلط فرض کنیم که بحث شما در مورد اینکه از بحث سلبی - اثباتی میتوان استنتاجات راست و چپ کرد، درست است. با این فرض غلط شما چگونه میتوانید نتیجه گیری کنید که سیاستهای راست و ارتجاعی حمید تقوایی ادامه منطقی مباحث درخشان منصور حکمت در بحث سلبی - اثباتی است؟ چرا سیاستهای دست راستی حمید را ادامه سیاست منصور حکمت و نه سیاستهای بسیاری از ما کمونیستهای کارگری را که قاطعانه چه در مقابل سیاستهای راست حمید تقوایی ایستاده ایم و چه از مباحث منصور حکمت دفاع میکنیم، را ادامه سیاستهای منصور حکمت نمیدانید؟ در این صورت شما باید نتیجتا و منطقا در مقابل این استدلال عباس گویا قرار بگیرید که سیاست ارتجاعی "همه با هم" و سیاست دفاع از "مسیح علینژاد" و "رضا پهلوی" را با زمختی تمام به منصور حکمت نسبت میدهد. علاوه بر منطق، انصاف هم چیز خوبی است. دریغ از یک جو منطق! بعلاوه چه کسی نقد سیاستهای "همه با هم" را برای اولین بار مطرح کرد؟ چه کسی تزش این بود که انقلاب ایران تنها یک انقلاب کارگری خواهد بود و جنبش سرنگونی طلبی با انقلاب مترادف نیست؟ چه کسی در کنگره ٣ مطرح کرد که اگر ما شکست بخوریم آینده ایران ترکیبی از کثافت اسلام و سلطنت خواهد شد؟ اگر عباس گویا کمی انصاف بخرج دهد باید این اتهامات به منصور حکمت را پس بگیرد. ایشان یک عذر خواهی عمیق به منصور حکمت بدهکار است! با تشکر.»

عباس گویا من دو بحث مشخص حکمت را [در رجعت به مارکس] نقد کردم و در استاتوس بالا استنتاجات عملی آنرا خاطر نشان کردم. در 'نقد جنبش سلبی - اثباتی' حکمت را بطور عام نقد نکردم‌. او را شیطان نکردم که هیچ در همان جزوه 'در رجعت به مارکس' او را مرجع نظرم درباره اسلام سیاسی در یادداشت 'کشمکش آمریکا و ایران' معرفی کردم. بهر حال من نمیدانم اگر او بود به نتایجی که حمید تقوائی رسیده است می‌رسید یا بحث سلبی اثباتی را کنار میگذاشت. هر دوی این حالات ممکن است. ما فقط میتوانیم مباحث و عملکرد او را تا موقعی که بود قضاوت کنیم. در همان کنگره ۳ حکمت بحث سلبی - اثباتی را هم مطرح کرد و مدتی بعد بحث آیا پیروزی .... را هم کرد. قسم حمید تقوائی در وفاداریش به بحث سلبی - اثباتی معتبر است.

بحث سیاسی است. نمی‌دانم چرا باید از کسی بخاطر بحث سیاسی (و نظری) عذر خواهی کرد. اینجور "درخواستها" واقعا جایگاه حکمت را تا حد رهبر یک سکت تنزل میدهد. لطفا این بلا را سر او نیاوریم. حکمت رهبر سیاسی - نظری جنبش کمونیستی بود که *ممکن بود* خطای نظری هم داشته باشد. فقط در یک سکت میتوان از منتقد خواست 'توبه' کند. (حال پیله نکنید که شما نگفتید توبه کن. از نظر من خواست عذر خواهی بخاطر بحثی سیاسی معنائی بجز توبه خواهی در یک فرقه ندارد) بنظر من علی جوادی بهتر است بجای اخلاقی کردن بحثی سیاسی-نظری، استدلالاتش را ‌در رد آن بحث بیاورد.، البته اگر فرصت کند آنرا بخواند»

علی جوادی:«دوست گرامی، رفیق عزیز، شما یک مجموعه سیاست تماما ارتجاعی را به منصور حکمت نسبت داده اید. من بطور حداقلی نشان دادم که شما بهیچوجه محق نیستید سیاستهای حمید تقوایی را به منصور حکمت نسبت دهید. ظاهرا خودتان هم پذیرفته اید، بسیار خوب عالی است، لطفا انصاف بخرج دهید و همانطور که در مقابل برخورد ناشایست خود به هما ارجمند عقب نشستید اینجا هم چنین کنید. باور کنید احترام خود را بالا میبرید. چیزی از شما کم نمیشود. در ضمن این خطا ی سیاسی را لطفا با فرار به جلو پاسخ ندهید، این کلیشه ارتجاعی که میخواهند از منصور حکمت پیغمبر بسازند را به همان مدافعین حمید تقوایی محول کنید. انسانی تر است. اصولی تر است. با تشکر!»

**

استاتوس آپدیت دوم

توهین به مقدسات و علی جوادی

علی جوادی از من خواسته است بخاطر نقد سیاسی ام به منصور حکمت، که او آنرا "اتهامات" لقب داده است، از منصور حکمت (!) عذر خواهی کنم. این نکته مهمی در پایبندی مدعیان کمونیسم به آزادی بیان است خصوصا که در یک دوره انقلابی بسر میبریم و جامعه تشنه بحث و مناظره *بدون قید و شرط* است. دست بر قضا خود منصور حکمت جواب علی جوادی را ٢٢ سال پیش داد: ما مقدسات نداریم! یکبار بدنیا آمدم میخواهم به مقدسات شما توهین کنم! حال فرض کنید من با اتکا به همان استدلال حکمت، به نظرات منصور حکمت توهین کردم، به مقدسات علی جوادی توهین کردم. علی جوادی! حق نداری با انگ "اتهامات" شانتاژ کنی، حق نداری از منتقد مقدساتت توبه طلب کنی!

علی جوادی: «دوست گرامی درست میگویید مقدسات نداریم اما انصاف و سلامت سیاسی داریم. بخصوص در دوره انقلابی! ارتجاعی تربن سیاستهای حمید تقوایی را به نطریات منصور حکمت نسبت داده اید بعد که نقدتان می‌کنند حجاب آزادی بیان بر سر میکشید؟ اگر به کراهت تزهایتان پی برده اید سلامت سیاسی داشته باشید و رسما عذر خواهی کنید. باور کنید شرم حسی انقلابی است!

از طرف دیگر آیا شما هنوز تفاوت اتهام و نقد سیاسی را نمیدانید؟ دوست گرامی اتهام زنی جرم است. اتهامات شما به منصور حکمت آنچنان سخیف است که تا عذرخواهی نکنید ادامه بحث با شما غیر ممکن است.»

عباس گویا: «[اما] چه کسی و با چه معیاری 'انصاف و سلامت سیاسی' را تعیین میکند؟ توئی که به مقدسات ات توهین شده یا دولتی که به سر رهبرت قسم خورده است؟ این استدلال چه فرقی با استدلال مذهبیون که مدعی میشوند توهین به پیغمبرشان فوبیا است دارد؟ ثانیا تو الساعه همینجا با چماق پلیس و دادگاه وارد بحث شدی، از من توبه میخواهی‌. بخاطر نظری که خودت بالاتر اقرار کردی سیاسی است اعلام جرم کردی! فرق تو با جمهوری اسلامی دقیقا در چیست؟ آیا چون مقدسات تو عبا و عمامه ندارند، سالم و منصف اند؟

وقتی منصور حکمت، من و بسیاری دیگر میگویند مقدسات نداریم، معنایش دقیقا این است که *هیچ اما و اگری* نداریم. بمحض ورود اولین اما و اگر، فاتحه آزادی بیان خوانده شده و استبداد با پلیس و دادگاه و اعلام جرمش وارد شده است. کامنت شما اثبات این حکم است. » (این کامنت بخاطر روان شدن مختصری تلخیص  و جرح شده است)

***

١) این بحث حواشی و شرکت کنندگان دیگر هم داشت که در صورت علاقه میتوانید تمام رفت و برگشتها را در کلیت آن در پروفایل فیسبوکم بببینید.

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی