خدای دهه ٦٠ و سرکوبهای جاری

همانطور که حدس زده میشد منظور خامنه‌ای از خدای دهه ۶۰ بساط رعب و وحشت است. این تنها خدائی است که جمهوری اسلامی را نه تنها در دهه ۶۰ که تا امروز نجات داده است. خدای دهه شصت بار دیگر با چاقوکشی اوباش برای تحمیل حجاب در تهران و باحتمال قوی اسید پاشی به دو مرد در شیراز، دستگیری شماری از خانواده‌های دادخواه آبان ۹۸ و تعدادی سینماگر برای ارعاب عمومی و همچنین دستگیری یکی از استمرار طلبهای درشت جهت تفهیم موقعیت به جناح مغلوب، اینکه حالا وقت اصلاح بازی نیست، وقت سرکوب از نوع دهه ۶۰ است، ظهور کرده است. اما چرا حالا؟ اعتراضات مستمر جاری که اوج خاصی نگرفته‌اند.

بنظر من این اقدامات زبونانه ادامه سخنرانی وحشت خامنه‌ای در ۱۴ خرداد است. جنگ در اوکراین و پیوستن جمهوری اسلامی به جبهه روسیه در ادامه به تقاضای عضویت ایران در بلوک اقتصادی برکس منجر شد. مذاکره شکست خورده اخیر برجام در دوحه که با چراغ سبز روسیه کلید خورده بود با دیدار علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد هسته‌ای، با معاون وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی ریایکوف، بلافاصله پس از انجام مذاکرات، دنبال شد. بعبارت دیگر، جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای بدون اجازه روسیه آب نمیخورد. همزمان شتاب برای ساخت بمب اتم از طریق غنی سازی سریع و نود درصدی اورانیم، رجز خوانی قابل پیش بینی اسرائیل، که حق خود برای اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی را محفوظ میدارد، را بدنبال داشت.

وحشت خامنه‌ای نتیجه چرخش موضع پراگماتیستی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی است. تمایل آمریکا به رژیم چنج با پیوستن ایران به جبهه روسیه در جنگ اوکراین کلید خورد. آمریکا ظاهرا قرار است بر بستر اعتراضات عمومی، که بدنه اصلی آن را کارگرانی تشکیل میدهند که علیرغم صف مستقل فاقد یک رهبری سوسیالیستی در مبارزاتشان هستند، عملی شود. برای خلاصی از مخمصه، جمهوری اسلامی امروز از تمام کارتهایش استفاده میکند.

از یکسو از رودروئی نظامی با آمریکا و یا اسرائیل استقبال میکند تا باینترتیب از کارت ناسیونالیستی دشمن خارجی بهره ببرد. تحریکات اخیر قایقهای سپاه علیه ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس بامید ایجاد یک خرده تنش نظامی در ادامه با رجز خوانی «با ایجاد شبکه پدافندی مشترک کشورهای منطقه، ایران به نزدیک‌ترین اهداف حمله می‌کند» بیان شده است.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی تصور میکند میتواند آتش به اختیار سرکوب و ارعاب دهه ۶۰ی باشد. زهی خیال باطل. نه تنها جمهوری اسلامی در موضع تهاجمی دهه ۶۰ نیست، که هر اقدام وسیع به سرکوب حکم ریختن بنزین بر آتش خشم توده زحمتکشی را دارد که هیچ چیز برای از دست دادن ندارند

آنچه اعتراضات کارگری به آن نیاز دارد تشکل سیاسی‌ای است که نه تنها خیل فعالین کارگری را در یک ظرف همدل و هماهنگ کند که با برافراشتن پرچم “آزادی، برابری، حکومت کارگری” اعتراضات روزمره زحمتکشان را به سر مقصد مطلوب رسانده، همزمان مهندسی آمریکائی، بخوان اپوزیسیون بورژوائی، را خنثی کند.

**


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی