خود کشی نبود، آگاهانه بود

 

اگر “خود کشی سیاسی حامد اسماعیلیون”، بقلم بهروز فراهانی، با عبارتی نظیر “تصویر عوامفریبانه ای که از اسماعیلیون ساخته شد” شروع شده بود، میشد قبول کرد که نویسنده در پذیرش این عوامفریبی شریک نبوده است. “افکار عمومی در اپوزیسیون”، که او در تایید مقبولیت ادعای خود بیان کرده است، عکس خمینی در ماه را هم دید. این واقعیت ذره ای از عوامفریبانه بودن آن تصویر از خمینی نمی‌کاهد. القا چنین باوری، یعنی تصویر رمانتیک از پدر داغدیده و تک و تنها[١]، از طرف نویسنده است که با نتیجه گیری او، خودکشی سیاسی، چفت می‌شود. اما از آنجا که تصویر مفروض غلط است، نتیجه گیری هم اشتباه است.

نقش اسماعیلیون در سیاست راست، بسیار پیش تر از خیزش انقلابی جاری، در همان تجمعات کوچک که جمعیتش را حککا و چپها تامین میکردند، شروع شده بود، همان جمعیتی که اسماعیلون اصلاح طلب به آن امر میکرد شعار مرگ بر جمهوری اسلامی ندهد. او پیش از کشته شدن مهسا امینی در پارلمان و دفتر نخست وزیری ترودو رفت و آمد  داشت.

اتاق فکری که پس از شروع انقلاب جاری برای برجسته کردن اسماعیلیون شکل گرفت[٢]، خودکشی که نکرد هیچ، خیلی حساب شده هر گام خود را سنجید، عوامفریبی ها را سازماندهی کرد و نقش محلل اسماعیلیون را قدم به قدم پیش برد. آیا اعلام ائتلاف راست در شروع سال نو میلادی عجولانه بود؟ آیا با اعلام ائتلاف، توده مردم یکشبه تصویر عوام فریبانه از اسماعیلیون، که فراهانی به آن سمپاتی دارد، را بدور ریخته، به فراخوانهای او وقعی نمیگذارند؟ اگر آری، بر حسب کدام داده ها و معیارهای عینی؟

معیار شکست یا موفقیت پروژه اسماعیلیون، اجتماعات ۱۷ و ۱۸ دیماه خواهد بود و بس! قلمی که خودکشی سیاسی او را اعلام میکند، خود را از هر اقدامی معاف میکند. نه تا امروز کلمه ای در افشای عوامفریبی پروژه اسماعیلیون گفته است و نه قصد آستین بالا زدن در افشای راست در اجتماعات ۱۷ و ۱۸ دی، خصوصا در ایران دارد. “خودکشی کرد” یعنی اسماعیلیون خشک شد و افتاد! یعنی هیچ اقدامی لازم نیست. خواهیم دید!

اما نه، نخواهیم گذاشت. در ایران شعار “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر” بار دیگر طنین انداز شده است. امروز در زاهدان و در دو روز آینده در سراسر ایران، این شعار جواب دندان شکن و همزمانی به جمهوری اسلامی، به اپوزیسیون اسلامی در بلوچستان و به ائتلاف راست و ‘مشروعیت’ طلبش خواهد بود.

**

پانویس:

١) کسی منکر داغدار و حتی دادخواه بودن اسماعیلیون نیست. این با *تصویر* قهرمانی که از او داده می‌شود متفاوت است. فراهانی با تکرار “طفل معصوم با یک بلندگوی دستی شروع کرد” (نقل به معنا) شریک این عوامفریبی شده است. این تصویر غلط است چرا که اولا دولتهای کانادا، اوکراین، سوئد و انگلیس از همان روز اول دادخواه این فاجعه بودند‌. پس او تنها و بی امکانات نبود. ثانیا امثال حککا تمام امکاناتشان را از همان روز اول در اختیار اسماعیلیون قرار داد. بی جهت نیست که بابک یزدی، اسماعیلیون را رفیق جان جانیش میداند. اسماعیلیون از همان روز اول داغدار و دادخواه و *سیاسی* بود، او در عین داغداری و دادخواهی حواسش بود شعار مرگ بر جمهوری اسلامی ندهد.

٢) شاید لازم به توضیح نباشد که منظور از اتاق فکر، تئوری توطئه نیست حتی اگر توطئه یکی از ابزارهای معمول این اتاقها باشد. قضیه این بود که انقلاب راه افتاده بود، ماتریال جا افتاده ای باسم اسماعیلیون هم وجود داشت. طالبان اصلاح و سلطنت هر یک به دلیلی نمی توانست چهره انقلابی شود که از دو جناح ج ا عبور کرده، کل حکومت را هدف قرار داده است و همزمان شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر میدهد. دو شاخه اصلی اپوزیسیون راست ابتدا در تورنتو به توافق رسیدند که ویترین مشترکشان اسماعیلیون شود. او هم پذیرفت. کلید پروژه اسماعیلیون در اینجا زده شد. بعنوان یک فونکسیون عملی، سرمایه او، سریش او، عامل عوامفریبی ائتلاف غیر رسمی راست، دادن تصویری مظلوم و قهرمان از او بود. باید این تصویر دائما باد زده میشد. از نظر سیاسی اسماعیلیون نقش محلل را بازی میکرد. از همان تظاهرات تورنتو و بسیار واضح تر در تظاهرات برلین مشخص بود که او در ظرفیت یک رهبر ظاهر نشده است بلکه واسطه ای است که اجزا ناموزون اپوزیسیون راست را کنار هم جمع می‌کند تا در یک ‘فرصت مناسب’ بنفع یک نوع رهبری یا اتحاد راستها کنار برود‌. این نقش هنوز میتواند در قالبهای دیگری تغییر پیدا کند. خب این مسیر الزاما با دروغ و فریب و دسیسه عجین می‌شود. بنا به برآورد این اپوزیسیون، اولین فرصت برای اتحاد و پایان پروژه اسماعیلیون، ۳۱ دسامبر بود. اینرا خود او در بی بی سی اعلام کرده است. او مشروط بر اینکه اعتراضات ١٨ دیماه به اپوزیسیون راست تمکین کند، اسماعیلیون قهرمان دادخواه پیش از ائتلاف راست نخواهد بود. تخته پرش بعدی آنها اعتراضات ۱۸ دیماه است، آنچه که اسماعیلیون تحت عنوان مشروعیت گرفتن از داخل ایران، تمکین به این اپوزیسیون از ایران، اعلام کرده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی