حمید تقوائی و ادعای بهبود شرایط زندگی مردم توسط جمهوری اسلامی

 

 حمید تقوائی در "انجمن ماركس" سوئد
«امروز یکی از مسئله پایه ای فقر است. فقر و فلاکت و مبارزه مردم با همین شعار شروع شد، وقتی ما به مذهب و مسئله زن اشاره میکنیم بنظرم یک بحث ساختاری تر، پایه ای تر، هویتی تر و جمهوری اسلامی را هدف قرار میدهیم. منظورم این نیست که جبهه های دیگری وجود ندارند یا فقر و فلاکت بی اهمیت است. منظورم اینه که جمهوری اسلامی رسما پای بی حقوقی زنان و مذهب ایستاده است، پای فقر نایستاده. جمهوری اسلامی مخالف بهبود شرایط مردم نیست. زورش نمی رسد، بحران دارد، ایت الله های میلیاردی اجازه نمیدهند ولی رسما و قانونن از مذهب دفاع میکند. رسما و قانونن از بی حقوقی زن دفاع میکند، بهمین خاطر پاشنه ٱشیل اش هستت. شما برای فقر بجنگید حکومت ممکن است نصف مجلسش هم بیاید در خیابان کنار شما راه برود ولی علیه مذهب بجنگید ببینید چند نفر میٱیند. ... شما میگویید بر علیه فقر روحانی هم میگوید "لعنت بر فقر، من هم علیه فقرم ، اینها نمیگذارند تعامل اقتصادی با غرب داشته باشیم که فقرت را جواب بدم". میاردش تو اون کانال. مبارزات قطبی نمیشود. بنظر میاد نصف حکومت هم با جامعه همراه ست علیه فقر، علیه فلاکت ولی علیه مذهب به هیچ وجه»[١] (تاكیدات از من)

اگر جملات بالا از دهان رئیس انجمن آتئیست ها خارج شده بود، میشد آنرا بحساب توجیه علت وجودی انجمن
اش گذاشت. اگر این را یكی از فعالین جنبش زنان بیان كرده بود، با حس همدردی به كسیكه تحت ستم مضاعف دچار اغراق گوئی شده است، پرت و پلاگوئیش را درك میكردیم. اما این سخنان لیدر حزب كمونیست كارگری ایران (حككا) عملا در نقض علت وجودی حزب كارگری است. "انجمن ماركس" اخیر حمید تقوائی در سوئد یك نقطه عطف در چرخش به راست حككا بود. تاكنون هیچ رگه ای از مدعیان سوسیالیسم غیركارگری نیز، از توده ایسم گرفته تا چپ حاشیه ای، از سوسیال دمكراتها تا ناسیونالیستهای چپ، با چنین صراحتی با طبقه كارگر وداع نكرده بود. تقوائی در این سمینار، جمهوری اسلامی را عملا مدافع رفاه كارگر معرفی میكند! هیچ شرحی بر این مهمل گوئی لازم نیست اما سوال این است كه چرا حككا تا این حد سقوط كرده است؟

حككا در بیش از یك و نیم دهه گذشته هر چه بیشتر از سنتهای سوسیالیستی كارگری فاصله گرفته بود (كه علت آن با فقدان منصور حكمت قابل توضیح نیست). حككا خود را یك "حزب سرنگون طلب" معرفی میكند كه ظاهرا شیشه عمر جمهوری اسلامی را در استقرار سكولاریسم از طریق "انقلاب زنانه" میداند. به این ترتیب حككا با هر كس و هر چیز و هر پدیده و هر طبقه ای كه همنظرش در "سكولاریسم و انقلاب زنانه" نباشد، وداع میكند. توجه كنید كه تاكنون انشعاب یا جدائی ای بر سر مخالفت با "یك دنیای بهتر"، برنامۀ حككا پیش نیامده است. اختلافات بر سر سیاستهای روز این حزب است. خیرش اخیر كارگری در ایران كه بر بستر فقر و فلاكت بینظیر و تحمیلی به كارگران، علیه این پدیده خانمانسوز بپا شد، حككا را به مصاف طلبید چرا كه معضل كارگر استقرار سكولاریسم از طریق انقلاب زنانه نبود، فقر بود. پس حمید تقوائی برای توجیه و "تثبیت" خط "خداحافظ كارگر" در "انجمن ماركس" میگوید روحانی و نیمی از مجلس اسلامی در مخالفت با فقر با مردم همراه هستند، دقت كنید، این حرفها در "انجمن ماركس" زده میشود! جالب اینكه حمید تقوائی در "انجمن ماركس"  منتقدین خود را منتقدین ایدئولوژیك میخواند! "ایدئولوژیك" از منظر تقوائی همان جایگاهی را دارد كه پروپاگاندای غرب علیه كمونیسم داشت. والا كدام ماركسیست است كه نداند كه از نظر ماركس ایدئولوژی مترادف با كل پیكرۀ اداری، قضائی، سیاسی و فرهنگی یك پدیده بود. این پدیده وقتی شكل سازمانی بخود گرفت و ایدئولوژیك شد، كه حككا شده است، أنرا فرقه خطاب میكنند. همین فرقه به كسی كه از متد ماركس در نقد او بهره میجود، لقب "ایدئولوژیك" میدهد. این شیوه از پروپاگاندا البته جدید نیست، پروپاگاندای نخ نمای جنگ سردی است. حككا هر چه بیشتر به راست گرایش پیدا میكند به همان نسبت دست به توبره تبلیغاتی آن میبرد.

حمید تقوائی میگوید حسن روحانی و نیمی از نمایندگان مجلس اسلامی مخالف فقرهستند و با تو برای مبارزه با فقر به خیابان میایند و اعتراض میكنند! او میگوید"جمهوری اسلامی مخالف بهبود شرایط [زندگی] مردم نیست". حمید تقوائی مدعی است مبارزه طبقاتی بر سر حجاب و مذهب قطبی میشود. جالب اینكه اولا هر مریخی ای كه در دیماه جاری از نزدیكی زمین عبور كرده باشد میداند كه مسئله اصلی خیزش انقلابی توده كارگر فقر و عواقب آن بود. ثانیا و مهمترآنكه اگر او مدعیست كه مسئله اصلی طبقه كارگر مذهب و بیحقوقی زن است، چرا این طبقه خود از مسئله اش بیخبر است؟ چرا از بیانش عاجزاست؟ چرا هیچكدام از رهبران شناخته شده كارگری از جمله بهنام ابراهیم زاده، جعغر عظیم زاده، محمد جراحی فقید، محمود صالحی، رضا شهابی، شاهرخ زمانی فقید، علی نجاتی، علیرضا قنبری، پروین محمدی و ... مسئله اصلی طبقاتی شان را بیان نمیكنند؟ اینها كه جان بركف دائم در حال جدال با جمهوری اسلامیند، چرا اعلام "مسئله اصلی" طبقه شان، به زعم حككا مذهب و برقراری سكولاریسم، مشكل تر از روبرو شدن با جمهوری اسلامی است؟ چرا پروین محمدی نمیتواند بگوید كه معضل اصلی او و سایر كارگران زن حجاب است، غذا و حقوق عقب افتاده نیست؟ چرا؟

از سوی دیگر، چرا حككا در عرض سی و اندی سال نتوانسته است یك سازمان (كه نه) یك كمپین موفق از فعالین جنبش زنان (حتی توده گیر هم نه) علیه حجاب ــ كه آنرا مترادف با مسئله زنان میداندــ در ایران راه بیندازد؟ شاید علتش این است كه مسئله اصلی كارگران حجاب نیست، فقر است. اگر حجاب بود كه كارگران قطعا از فراخوان یك حزب كمونیستی استقبال میكردند. نكردند. عده دیگری اما به فراخوان مسی علینژاد پاسخ دادند. آیا آنها نمایندگان كارگران بودند؟ اگر آری چرا پروین محمدی یكی از آنها نبود؟ شاید به این دلیل كه آنها تعلق طبقاتی به كارگر نداشنتد. بادعای یواشكی ها، فراخوان علینژاد "سیاسی" نبود، یعنی از طرف یك تشكل كمونیستی و كارگری فراخوان داده نشده بود و بهمین دلیل طبقات غیر كارگر به فراخوان علینژاد پاسخ دادند.

حال فرض بگیریم پاشنه آشیل جمهوری اسلامی مذهب و حجاب است اما كارگر آنقدر "ناآگاه" است، "حالیش" نیست، این دو معضل را نمیبیند و چون نمیبیند آنها را معضلات اصلی خود قلمداد نمیكند! پس ضدیت با حجاب و مذهب نمیتواند ماتریال سرنگونی جمهوری اسلامی بدست طبقه كارگر باشد بلكه ماتریال سرنگونی جمهوری اسلامی بدست طبقات دیگر است. خب این چه ربطی به یك حزب كارگری پیدا میكند؟ درست یا غلط، مذهب و حجاب معصل اصلی كارگر نیست.در اینصورت یا باید طبقه را با معضلاتی كه كارگر آنرا برجسته میكند نمایندگی كرد، یا باید از طبقه كارگر دست شست. حككا این دومی را انتخاب كرد. اما در اینصورت نیز بصرف اینكه حككا شیشه عمر جمهوری اسلامی را پیدا كرده است، نمیتواند آنرا بشكند. كسی میتواند شیشه را بدست گرفته و بشكند كه نماینده طبقاتی باشد كه حجاب و مذهب را معضل اصلی خود میداند. چنین نماینده ای نمیتواند با شكل و شمایل و اسم و رسم و تاریخ  حككا ادعای سركردگی جنبش ضد حجاب و مذهب را داشته باشد. آن طبقه میگوید "شما كمونیستید، نماینده من نیستید". رقبای پیش كسوت تر و خودی تری از حككا برای آن طبقات وجود دارند كه داعیه چنین نمایندگی را دارند، از جمله رفراندوم خواهان و طیف وسیع و متلون ناسیونالیسم پرو غرب. اینها علاوه بر فعالین سیاسی به طبقه جهانی خود، به بورژوازی، متكی هستند. اما حككائی كه نه طبقه اش حامی آن است و نه قابلیت بسیج طبقات دیگر را دارد در بهترین حالت مشغول سرویس دهی به ناسیونالیسم پرو غرب خواهد بود. تا اینجای كار به حككا مربوط است. اما مشكل آنجا آغاز میشود كه اینهمه را به اسم كارگر و ماركس انجام میدهند. اینجاست كه افشای حككا به من و امثال من مربوط میشود.

سوال چرا حككا به این روز رسیده است شاید الان كمی روشن تر شده باشد. علتش تلاش این حزب برای كسب هژمونی بر طبقات دیگر بوده است. تلاشی كه حككا را وادار كرد دامنه مخاطبانش را گسترش داده، از طبقه كارگر به طبقات دیگر وسعت دهد تا جائیكه كه دیگر كارگر مخاطب آن نیست بلكه مستقیما و انحصارا با خرده بورژوا و بورژوا حرف میزند و مشغله اش مشغله آن طبقه شده است.

 این یادداشت را با نقل قولی از كوشا شایان پایان میدهم. او در اشاره به نقل قول بالای این نوشته از حمید تقوائی میگوید: «کاربرد مثالی اینچنین حال صرف نظر از منویات آن، حتی از زبان یک چپ سنتی ورشکسته، و به درجاتی پایین تر از زبان یک لیدر سلطنت طلب و راست پرو غرب هم برای حفظ ظاهر هم که شده هرگز عنوان نمی‌شود، چه برسد به یک حزب مدعی کمونیسم کارگری و لیدری چون حمید تقوایی!؟... که این خطای تحلیلی فاحش صرف نظر از ایجاد تشبث و ذهنیت، در صورت برخوردهای خنثی و منفعلانه، می‌تواند سرآمد و منشاء راست روى در موضعگیری نسبت به مبارزه طبقاتی و جنبش کارگری و نیز در رابطه با جنبش چپ و کمونیستی ایران ، حزب را هر چه بیشتر به سمت مواضع راست و لیبرالیستی معطوف سازد!»
***
 منبع
[١] دقیقه پانزدهم به بعد پرسش و پاسخ زیر:

https://www.youtube.com/watch?v=yjpAF8wSgDQ

متن پیاده شده توسط اژدر مارالی: «امروز یکی از مسئله پایه ای فقر است. فقر و فلاکت و مبارزه مردم با همین شعار شروع شد، وقتی ما به مذهب و مسئله زن اشاره میکنیم بنظرم یک بحث ساختاری تر، پایه ای تر، هویتی تر و جمهوری اسلامی را هدف قرار میدهیم. منظورم این نیست که جبهه های دیگری وجود ندارند یا فقر و فلاکت بی اهمیت است. منظورم اینه که جمهوری اسلامی رسما پای بی حقوقی زنان و مذهب ایستاده است، پای فقر نایستاده. جمهوری اسلامی مخالف بهبود شرایط مردم نیست. زورش نمی رسد، بحران دارد، ایت الله های میلیاردی اجازه نمیدهند ولی رسما و قانونن از مذهب دفاع میکند. رسما و قانونن از بی حقوقی زن دفاع میکند، بهمین خاطر پاشنه ٱشیل اش هست. شما برای فقر بجنگید حکومت ممکن است نصف مجلسش هم بیاید در خیابان کنار شما راه برود ولی علیه مذهب بجنگید ببینید چند نفر میٱیند. 

من میخوام بگم مبارزه طبقاتی ٱنجا حاد میشود. مسئله اصلی مردم فقر است ولی مبارزه طبقاتی ٱنجا حاد شده، ٱنجا گرش هست، اونجاست که برخورد طبقاتیست، طبقه ای که میگوید میخواهم مذهب را از پای جامعه باز کنم و طبقه ای که میگوید مذهب یعنی انسانیت یعنی همه چیز. شما میگویید بر علیه فقر روحانی هم میگوید "لعنت بر فقر، من هم علیه فقرم، اینها نمیگذارند تعامل اقتصادی با غرب داشته باشیم که فقرت را جواب بدم". میاردش تو اون کانال. مبارزات قطبی نمیشود. بنظر میاد نصف حکومت هم با جامعه علیه فقر، علیه فلاكت همراه است ولی علیه مذهب به هیچ وجه، علیه بی حقوقی زن به هیچ وجه»

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی