111 سال کمونیسم در ایران

تاریخ كمونیسم  متشكل در ایران (١) با خرده اختلافی همسن و سال انقلاب مشروطه، كه در اولین مرحله خود در سال ١٢٨٥ پیروز شد، است. حزب انقلابی اجتماعیون عامیون كه از جمله توسط علی موسیو بنیانگذاری شده بود به حزب عدالت حیدر عمواوغلی كه در ماه مه ١٢٩١ تاسیس شد متصل و ایندو به جمهوری سوسیالیستی گیلان و تاسیس حزب كمونیست ایران در سال ١٢٩٩ پیوند میخورند.

اگر چه اجتماعیون عامیون نقش برجسته ای در انقلاب مشروطه داشتند اما آن انقلاب فی نفسه انقلابی برای استقرار سیاسی سرمایه داری در ایران بودׅ. دو گرایش اصلی حاكم در این انقلاب را ملی گرایان متجدد و اسلامیون متحجر تشكیل میدادند. محمد علی شاه پس از كمتر از دو سال از پیروزی انقلاب مشروطه، با استفاده از شكاف عمیق درون جنبشی مشروطه خواهان و حمایت ضمنی و علنی روحانیون از او -ׅ- مانند شیخ فضل الله نوری كه مخالفتش را با مشروطه خواهان وجود "فرقه‌های آنارشیست، نیهیلیست، سوسیالیست" اعلام كرد--، مجلس اول را به توپ بست و ارتجاع بار دیگر بمدت كوتاهی توانست حاكم شود.

جنبش ملی گرای جنگل كه حول بیرون راندن روسیه از مناطق شمالی ایران پس از آغاز جنگ جهانی اول پا گرفت، پس از انقلاب اكتبر و خروج نیروهای روس از ایران، و همچنین غلبه نیروهای سوسیالیست در این جنبش اولین حكومت سوسیالیستی را در شمال ایران اعلام كرد. همزمان تشكیل حزب كمونیست ایران در سال ١٢٩٩ زنگ خطری برای بورژوازی محلی و امپراطوری انگلیس شد. كودتای ١٢٩٩ در جوهرخود كودتائی ضد كمونیستی بود.

سركوب كمونیستها توسط رضا میرپنج نتوانست كمونیسمی كه تاثیرات بلافاصله ای در زندگی مردم در ایران داشت -- یعنی خروج نیروهای روس پس از انقلاب اكتبر، سابقه جمهوری سوسیالیستی گیلان و حضور كمونیسم در اعتراضات كارگری -- را از زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه بزداید. حزب توده از ابتدای دهه بیست جای خالی حزب كمونیست را پر كرد، بسرعت محبوب شد و در خلا قدرت جانشینی پدر و پسر پهلوی توانست تشׅكل وسیعی در سراسر ایران بهم بزند. محمد رضا پهلوی بلافاصله پس از ختم جنگ دوم جهانی، ابتدا دولت سوسیالیستی پیشه وری در آذربایجان را سركوب كرد، سپس به بهانه ترور ناموفقش در ١٣٢٧ حزب توده را ممنوع و به سركوب و قتل عام اعضای آن دست زد.

دورۀ بعدی تحولات با برجستگی ملیون و دنباله روی توده ایها از آن مهر خورد: ملی كردن صنعت نفت. با كودتای مرداد ١٣٣٢ شاه تمام نیروهای مترقی، مدرن، عدالتخواه را سركوب و قلع و قمع كرد. باید توجه داشت كه این كودتا نیز در متن جنگ سرد اتفاق میافتاد، اگر حزب توده نقش برجسته ای در پشتیبانی از مصدق نداشت چه بسا كه آمریكا لزومی به كودتا در ایران نمیدید. بعبارت دیگر كودتای ٣٢ نیز در جوهر خود كودتائی ضد كمونیستی بود. تنها نیروئی كه شاه دست آنها را تماما باز گذاشته بود، اسلامیون بودند، مرتجعینی كه به رفرم بهمن ١٣٤١ او لعنت فرستادند و خواهان برگردان جامعه به نظم فئودالی بودند. اعتراضاتی ارتجاعی كه به شورش خرداد ١٣٤٢ و تبعید خمینی منجر شد.

كمونیسم در ده های بعد، چه در قالبهای فرهنگی و چه در شكل جنگ چریكی، وزنه ای قابل شمارش در سیاست ایران بود.

اعتلای كمونیسم بعد از انقلاب ٥٧ تا امروز با دو كلمه تداعی میشود: منصور حكمت!
-------------------------------------------

(١) این یادداشت كوتاه قضاوتی درباره كمونیسم پیشا انقلاب ٥٧ نمیكند. كمونیسم از ابتدای ظهور متشكلش در ایران تا مقطع ١٣٥٨ دستخوش تغییر و تحولاتی شد كه در اساس خود انعكاسی از موقعیت كمونیسم شوروی در تمام این دوران بود.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کشمکش آمریکا - ایران و ما

انقلاب زمستانی مبارک، زندگی ادامه دارد

درباره خط سیاسی خسرو گلسرخی